بطور کلی از مشخصات عمده معماری اسلامی از اسپانیا گرفته تا هندوستان، باید طاقنما و قوس و طاق گهوارهای و گنبد و مناره و گلدسته و محراب را نام برد؛و از عناصر عمدهای که در زینتکاری معماری اسلامی به کار گرفته شد باید گچبری و کاشیکاری معرق و مقرنس کاری و شباک سازی و کتیبه نویسی به انواع خوشنویسیهای نسخ و ثلث و ریحانی و رقاع و کوفی و خطوط بنایی (با سرکشها و زوایای حروف به شکل قائم) را متذکر شد. و اما بناهایی که نمایانگر گونههای معماری اسلامی هستند عبارتند از : مسجد،محراب، مقبره، بقعه،مدرسه،کاروانسرا، بازارهای سرپوشیده،سقاخانه گرمابه و نیز خانههای مسکونی با جرزهای ستبر و حفاظ سایه گستر و رواق جانبی برای دور داشتن گرما و آفتاب،و شباکهای آجر و کاشی در بدنه دیوار به جای پنجره و بام تخت و گاهی زیر خانه و سرداب و احیانا حوضخانه در بناهای اعیانی. در این مقال به هنر ساخت خانه و پلان معماری ایرانی اسلامی میپردازیم.
و اما خانه،به مثابه فضای زیست، از قدمتی بسیار برخوردار است، در هماهنگی با رفع نیازهای زیست شناختی و روان شناختی انسان. لذا صورت کالبدی خانه پاسخگوی نیازهای عملکردی او و سیرت معنوی آن، باید جوابگوی اعتقادات و باورهای ساکنین آن باشد. مفهوم و مصداق خانه در نیم قرن گذشته از دید کالبدی و نیز معنا دستخوش دگرگونیهای بسیاری گردیده است،با این همه هنوز هم ایرانیان با ورود به خانهای کهن (که اکنون اغلب در دستان هنرمندان مرمتگران تبدیل به موزه شده اند)، آهنگ آن خانه را به گوش میشنوند. و این همان هنر دستان معماری اصیل ایرانی است. همانکه هنرمند معمار آن وضو ساخته و دست بر تیشه تدبیر زده و ساخت خانه را میآغازیده است. خشت بر روی خشت مینهاده و بدین ترتیب معماری بی نقص ایرانی را پاسبانی میکرده است.
وی در آغاز طرحی را در ذهن میپرورانده که تمام اصول اولیه معماری ایرانی در آن نهفته بوده است؛مردم واری! که در آن همه نکات نهفته است؛ جانمایی خانه،همسویی با قبله، ابعاد، مصالح بوم آورد و. . . همه و همه در مردم واری نهفته است. و این همان حق الناس است که در اسلام برآن تأکید موکد شده است.
خانه دارای حرمت بوده است جایی که هرکسی در یک چشم برهم زدن با بازشدن درب آن به اندرون اشراف نداشتهاند پس معمار هشتی را آفرید. خانه تقسیماتی داشته تا اهالی در معرض نامحرمان قرار نداشته باشند پس خانه دو قسمت شد؛ اندرونی و بیرونی. اما در میانه خانه بسته به اقلیمی که بنا در آن واقع شده است چیدمان اتاقها متفاوت بوده است. بهره گیری از حیاط مرکزی در اقلیمهای گوناگون به نحوی بوده است که چه در اقلیم خشک مرکزی و چه در اقلیم سرد کوهستانی این حیاط وظیفه آسایش اهالی را فراهم آورد. و حوض. . . حوض خانه که فضا را تلطیف و صمیمی میساخته است که بساط جمع خانوادگی را فراهم میکرده است. . . که در روزهای تابستان خنکای لذت بخش را به ارمغان میآورده و همه شب ماه را به قلب خانه هدیه میکرده است. فضاهای خانه با اتاقهای پنج دری و سه دری و. . . که بسته به اهمیت افراد خانواده به آنها تعلق میگرفته است و حتی اتاقهای بزرگتر هفت دری که به میهمان خانه تعلق داشته است. و چه مهربانانه ارسیهای رو به حیاط مرکزی صورت میهمانان را با نور رنگارنگ بهشتی که به خانه هدایت میشدند نوازش میکردند.
اما عناصر معماری ایرانی بسیار منعطف بوده و در هر زمانی از تاریخ و در هرجای ایران بسته به بوم آن متفاوت شکل گرفته تا مردم آن دیار از ویژگیهای بی بدیل ان بهره برند. گاه در زمانی کاشی لباس ظاهری خانه را مزین میساخته و گاهی گچبری و آینه کاری،اما در هر صورت ریشه و ذات آن یکی بوده است. قوسها، چفدها، هرنوها و. . . هرکدام در برههای از زمان و در هر اقلیمی به جا و کارآمد بکار گرفته میشدند.
این عناصر نه تنها در بناهای مسکونی ایرانی که در فضاهای عمومی نیز به زیبایی قابل مشاهدهاند و از بازار که قلب تپنده شهر محسوب میشود گرفته تا مدارس که خانه دوم کودکان این سرزمیناند،و از همه بالاتر در مساجد ایرانی قابل رؤیتند، دستان چیره دست هنرمند ایرانی چنان بی نقص این عناصر را در معماری مساجد بکار برده است که گاهی از روی تواضع آجری را کج بر روی آجری دیگر مینهاده تا آن بنا اینچنین بی نقص نباشد که کمال تنها شایسته ذات پروردگار بی همتاست.
سازمان فضایی خانه ایرانی، به پشتوانه تاریخی و فرهنگی موجب شده است که شیوه زندگی بصورت همگرا عمل کند؛ به این معنا که سازمان فضایی آن در کل و در هر جزء فضا،خانواده و روابط اعضای خانواده با یکدیگر و خویشاوندان و همسایگان را مد نظر قرار داده است. به قلمرو خصوصی مورد نیاز هرفرد و رفتارهایی که در خلوت و فضای خصوصی دارد و معاشرتهای خاص هریک از افراد خانواده توجه کرده است. لذا خانههای تاریخی به جهت پاسخ معماری به این هنجارها بر اساس سه مفهوم محوری شکل گرفته اند:
* انعطاف پذیری سازمان فضایی و امکان بسط و ترکیب فضاها با یکدیگر
* وجود فضاهای حریم
* طراحی ترکیبی جزء فضاها
سازمان فضایی خانه ایرانی به گونهای است که وارد شوندگان را بر حسب رابطه آنها با خانواده به فضاهای مختلف هدایت میکند. ورودی فضایی است شاخص و مستقل و امکان مکث به اندازه لازم را فراهم میآورد. فضای ورودی در خانههای تاریخی این امکان را فراهم میآورد که اعمالی چون مذاکره،دیدارهای سریع و غیر رسمی،رد و بدل کردن مایحتاج و از این قبیل در آن صورت پذیرد.
اما بحث در باب خانه ایرانی بسیار است،و در این مقال نمیگنجد لذا از اطناب سخن پرهیز کرده و تلاشمان اینست تا در فرصتی دیگر به بیان هر جزء از خانه ایرانی که سراسر هنر و فرهنگ در آن نهفته است سخن برانیم.